دیروز بعد از دوسال که حالا آمار کرونا کمی پایین اومده تصمیم گرفتم دخترم رو به سینما ببرم برای دیدن تنها فیلم کودکی که روی پرده وجود داره!
که البته با شرایط این روزهای سینما که چند سال یه بار یک فیلم کودک بیرون میاد این فرصت رو باید غنیمت میشمردم که در چهار سالگی دخترم فیلمی برای اکران هست.
من سالهاست کار کودک میکنم، به واسطه ی شغلم با بچه ها در ارتباطم و دغدغه فرهنگی و آموزشی کودکان رو دارم و صادقانه بگم خوشحالم که هنوز کسانی مثل سید جواد هاشمی هستن که دغدغه ی کودک دارند، از سود فیلمهای گیشه ای میگذرند و فیلم کودک میسازند اونهم با تمام سنگ اندازی ها و سختگیری هایی که در کار کودک وجود داره و خودم به واسطه ی کتابهای کودکی که نوشتم باهاشون رو به رو بودم.
فیلم خوبی بود با اینکه به نظرم گریم ها نسبت به فیلمهای قبلی آقای هاشمی زیاد تمیز نبود. جلوه های ویژه ی بسیار خوب و باور پذیری داشت و به نظرم یکی از بزرگترین نقاط قوت فیلم همین جلوه های ویژه بود. با اینکه که اصولا به واسطه ی شغلم برای شعر کودک سخت گیرم به نظرم شعر ها خوب بودند.
برای من به عنوان یک دهه شصتی دیدن خانم سعادت حتی همونقدر کم و کوتاه خاطره انگیز بود.
فکر میکنم شاید میشد کمی غم داستان، کم بشه اما احتمالا دارم زیاد سختگیری میکنم چون قسمتهای موزیکال به اندازه کافی برای بچه ها هیجان داشت . گردنبند ها ی عمر منو یاد فیلم in time انداخت که یادآوری جالبی بود برام . در کل به نظرم در فضای این روزها که بچه ها به خاطر کرونا از کمترین تفریحات محرومند ، دیدن یه فیلم خوب در سینما میتونه خاطره ی خوبی از روزهای کودکی و کرونا باشه براشون!
ممنون آقای هاشمی که برای بچه های ما خاطره سازی میکنید.
الهه حصاری
شاعر، نویسنده و معلم